سرمشق انتظار

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا در قرآن» ثبت شده است

دعا در قرآن

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۵ ب.ظ

دعا در قرآن

برخی از آیاتی که مرتبط با موضوع مورد بحث می‌باشند، از این قرارند:

الف. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیسْتَجیبُوا لی وَ لْیؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ»؛ (6) «هر گاه بندگانم از تو درباره من سؤال کردند، [بگو] من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا هدایت یابند [و به مقصود برسند].»

در روایتی در ذیل این آیه شریفه آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی... کَانَ إِذَا بَعَثَ نَبِیاً قَالَ لَهُ إِذَا أَحْزَنَکَ أَمْرٌ تَکْرَهُهُ فَادْعُنِی أَسْتَجِبْ لَکَ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَعْطَی أُمَّتِی ذَلِکَ حَیثُ یقُولُ أُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ (7) خدای تبارک و تعالی... هر گاه پیامبری را می‌فرستاد، به او می‌فرمود: هر گاه امر ناخوشایندی تو را اندوهگین ساخت، مرا بخوان! پا سخت را می‌دهم. و خداوند متعال این موهبت را به امت من نیز داد که فرمود: بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم.»

بنا بر آنچه در این کلام نورانی به خوبی بیان شده است، زمان پیشامد امور ناخوشایند، از جمله مواقعی است که دعا در آن نقشی اساسی دارد؛ زیرا این دعاست که می‌تواند در آن شرائط ناگوار به انسان آرامش دهد و به او نیروی مقاومت و صبر در برابر ناملایمات ببخشد.

و از کلام حضرت استفاده می‌شود که فضیلت دعا در گذشته مخصوص پیامبران بوده است؛ اما خداوند متعال از روی فضل و کرم خود آن را به امت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله نیز عنایت فرموده؛ چنان که در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه وآله به این نکته اشاره شده است که فرمود: «از آنچه خداوند به امّت من عنایت فرمود و آنها را بدان سبب بر امّتهای دیگر برتری داد، این است که به آنها سه خصلت بخشید که فقط به پیامبران عطا فرموده بود:

1. خداوند هر گاه پیامبری را بر می‌انگیخت، می‌فرمود: «در دینت بکوش و حَرَجی بر تو نیست.» و این را به امّت من داده است که می‌فرماید: «در دین بر شما حرجی نگذاشت.»

2. هر زمان پیامبری را بر می‌انگیخت، می‌فرمود: «هر گاه چیزی که آن را نمی‌پسندی تو را غمگین کرد، مرا بخوان تا برای تو اجابت کنم.» و این را به امّت من داده که می‌فرماید: «مرا بخوانید تا برای شما اجابت کنم.»

3. و هر گاه پیامبری را بر می‌انگیخت، او را گواه قوم خود قرار می‌داد و خداوند امّت مرا گواهان مردم قرار داد که می‌فرماید: «تا پیامبر گواه شما باشد و شما گواهان مردم.» (8)

اما برخی از نکات دیگری که در آیه شریفه فوق وجود دارد، از این قرار است:

اول: خداوند متعال در پاسخ نفرمود: بگو من نزدیکم (به مناسبت اینکه اول آیه خطاب به پیامبرصلی الله علیه وآله است) ، بلکه جهت تسریع در پاسخ بندگان کلمه بگو را حذف کرده، مستقیماً فرمود: «من نزدیکم.»

دوم: پروردگار سبحان خودش مستقیماً پاسخ داد و این نشانه منزلت و شرف دعا نزد ذات اقدس اوست.

سوم: بنا بر ظاهر، کلام وحی می‌بایست چنین باشد که دعا کنید تا اجابت نمایم؛ در حالی که خداوند متعال اجابت را بر دعا کردن مقدم داشته است: «أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ»؛ «اجابت می‌کنم دعای دعا کننده را.» و این اشاره به حتمی بودن اجابت است.

چهارم: پروردگار متعال در این آیه با جمله «فَلْیسْتَجیبُوا لی»؛ «پس باید مرا اجابت کنند.» به دعا کردن بندگان امر کرده است.

پنجم: با ذکر جمله «لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ»؛ «باشد که آنان هدایت یابند.» گویا به بندگان خود چنین بشارت می‌دهد که دعایتان اجابت شد؛ چون «رشاد» به راه هدایتی گویند که به مطلوب و مقصود می‌رسد.

ب. آیه دیگری که می‌توان از آن در موضوع مورد بحث استفاده کرد، آیه ذیل می‌باشد:

«ما یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها»؛ (9) «رحمتی را که خدا بر مردم بگشاید، کسی نتواند که بازش دارد.»

بنابر روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، مراد از رحمت در این آیه «دعا» می‌باشد. (10) به خوبی معلوم است که وجه ارتباط دعا و رحمت چیست؛ زیرا در آن زمان که انسان در کوران فشار و تنگنای مشکلات قرار می‌گیرد و هیچ یک از اسباب دنیا نمی‌تواند او را از آن شرائط سخت نجات دهد، تنها این دعا و ارتباط با خداست که همچون نسیمی روح نواز غبار اندوه را از چهره جان او می‌زداید و به او آرامش خاطر می‌بخشد.

ج. همچنین اگر در برخی از دعاهایی که قرآن کریم از لسان انبیا نقل کرده است، دقت کنیم، متوجه می‌شویم که اصل استعانت از دعا در میان آنان نیز جاری بوده است و هر گاه که رسولان الهی دچار ضعف و کاهش توان روحی می‌شدند، به وسیله دعا و اتصال به ملکوت در صدد جبران توان روحی خود بوده اند. خواه این ضعف و شکست ناشی از ناراحتیهایی بوده که از اهل دنیا به آنها رسیده بود، همانند دعای حضرت ایوب، نوح و موسی علیهم السلام و خواه به خاطر اندوههای معنوی بوده که بر اثر ترک اولی ایجاد شده بود، مانند دعای حضرت آدم و یونس علیهما السلام. نمونه‌هایی از این دعاها عبارت است از:

- دعای حضرت ایوب علیه السلام: «وَ أَیوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری لِلْعابِدینَ»؛ (11)

«و ایوب را [به یاد آور] آن زمان که پروردگارش را خواند [و عرضه داشت] : بد حالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربان‌ترین مهربانانی! ما دعای او را مستجاب کردیم و ناراحتیهایی را که داشت، برطرف ساختیم و خاندانش را به او باز گرداندیم و همانندشان را بر آنها افزودیم تا رحمتی از سوی ما و تذکّری برای عبادت کنندگان باشد.»

- دعای حضرت نوح علیه السلام: «وَ نُوحاً إِذْ نادی مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّیناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ»؛ (12)

«و نوح را [به یاد آور] هنگامی که پیش از آن [زمان پروردگار خود را] خواند! ما دعای او را مستجاب کردیم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.»

- دعای حضرت موسی علیه السلام: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقیرٌ»؛ (13) «پروردگارا! هر خیر و نیکی که بر من فرستی، به آن نیازمندم.»

- دعای حضرت آدم و حوا علیهم السلام پس از تخلف از فرمان الهی: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ»؛ (14) «گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود.»

- دعای حضرت یونس علیه السلام: «فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ»؛ (15) «پس در آن ظلمتها [ی متراکم] صدا زد: [خداوندا!] جز تو معبودی نیست. منزّهی تو! من از ستمکاران بودم. پس ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم.»

نکته قابل توجهی که در آیه آخر وجود دارد، این است که خداوند متعال با عبارت «وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ» در واقع، یک اصل کاربردی را که برای تمامی مؤمنین قابل اجرا می‌باشد، مطرح کرده است و آن اینکه هر آن کس که دچار غم و اندوه گردد، اگر خدا را به یاد آورد و او را بخواند، خداوند او را از آن غم نجات می‌بخشد.

بنابراین، با مطالعه این آیات به خوبی در می‌یابیم که انبیا و رسولان الهی نیز هنگامی که در شرائط سخت و ناگوار قرا می‌گرفتند، از دعا و مناجات با خدا برای جبران ضعف توان خود کمک می‌گرفتند و اساساً از این طریق، یعنی ارتباط با منبع عظیم وحی بوده است که می‌توانستند وظیفه سنگین رسالت را به انجام رسانند.


6) بقره / 186.

7) میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ اول، 1377 ش، ج 4، ص 1654، ح 5574.

8) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ج 90، ص 290.

9) فاطر / 2.

10) میزان الحکمة، ج 4، ص 1654، ح 5575.

11) انبیاء / 83 - 84.

12) همان / 76.

13) قصص / 24.

14) اعراف / 23.

15) انبیاء / 87 - 88.

  • محمد حمزه

غافر/60 - دعا و نیایش

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۴ ق.ظ

 

وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونىِ أَسْتَجِبْ لَکمُ‏ْ  إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتىِ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ(غافر/60)

 

و پروردگارتان گفت: «مرا بخوانید تا براى شما اجابت کنم. همانا کسانى که از عبادت من سر باز زده و تکبّر مى‏ورزند به زودى با سرافکندگى به جهنّم وارد مى‏شوند».

نکته‏ ها:

سؤال: با این که خداوند وعده‏ ى استجابت داده است، «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» چرا برخى دعاهاى ما مستجاب نمى‏شود؟

پاسخ:

الف) بعضى اعمال نظیر گناه و ظلم و خوردن لقمه‏ى حرام و عفو نکردنِ کسانى که از ما عذرخواهى مى‏کنند، مانع استجابت دعا مى‏شود.

ب) گاهى مستجاب شدن دعاى ما نظام آفرینش را به هم مى‏ریزد، نظیر دانش آموزى که در امتحان جغرافیا در پاسخ این سؤال که آیا سطح دریاها بالاتر است یا کوه‏ها؟ چون به اشتباه نوشته بود «سطح دریاها بالاتر است!» از خداوند خواسته بود که این دو را جا به جا کند تا او نمره‏ى قبولى بگیرد!

به هر حال خداوند همان گونه که قادر است، حکیم نیز هست.

ج) گاهى آن دعا مستجاب نمى‏شود، ولى مشابه آن مستجاب مى‏شود.

د) گاهى اثر دعا در آینده‏ى خود انسان یا خانواده و نسل او یا در قیامت نتیجه مى‏دهد و فورى مستجاب نمى‏شود.

هر دعایى که مستجاب نشود در حقیقت دعا نیست، چون دعا به معناى طلب خیر است و بسیارى از خواسته‏هاى ما شرّ است نه خیر.

 

تفسیر نور، ج‏8، ص: 280

آداب دعا در قرآن‏

1. دعا همراه ایمان و عمل صالح باشد. «یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»[1]

2. با اخلاص باشد. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»[2]

3. با تضرّع و مخفیانه باشد. «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً»[3]

4. با بیم و امید باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»[4]

5. در ساعاتى خاص باشد. «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ»[5]*

پیام‏ها:

1- گفتگو با خداوند، کلید رشد و تربیت انسان است. «قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی»

2- میان دعاى انسان و ربوبیّت خداوند، رابطه‏اى تنگاتنگ است. (اکثر دعاهاى قرآن همراه‏ «رَبَّنا»* آمده است). «رَبُّکُمُ ادْعُونِی»

3- خداوند، از ما خواسته که به درگاه او دعا کنیم. «قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی»

4- در دعا فقط خدا را بخوانیم، نه خدا و دیگران را در کنار هم. «ادْعُونِی»

5- خداوند نیازهاى ما را مى‏داند، ولى دستور دعا نشانه‏ى آن است که درخواست ما آثارى دارد. «ادْعُونِی»

6- بین دعا و استجابت هیچ فاصله‏اى نیست. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ» (حتّى حرف «فاء» یا «ثم» نیامده است. اگر مى‏فرمود: «فاستجب» یعنى بعد از مدّت کمى مستجاب مى‏کنم و اگر مى‏فرمود: «ثم استجب» یعنى بعد از مدّت طولانى.)

7- در دعا و اجابت واسطه‏اى در کار نیست. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ»

8- استجابت دعا وعده الهى است. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»

9- اگر دعایى مستجاب نشد لابد به سود ما نبوده است، چون فرمود: «أَسْتَجِبْ لَکُمْ» آنچه را به نفع شما باشد مستجاب مى‏کنم.

 

تفسیر نور، ج‏8، ص: 281

10- دعا نکردن، نشانه‏ى تکبّر است. «یَسْتَکْبِرُونَ»

 

11- دعا، درمان تکبّر است. «یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی»

12- دعا، خود عبادت است. «یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی»

13- دعا عبادتى مخصوص و الهى است. «عِبادَتِی»

14- مجازات خداوند عادلانه و متناسب با نوع رفتار و کردار آدمى است. استکبار امروز، سرافکندگى فردا را به دنبال دارد. «یَسْتَکْبِرُونَ‏- داخِرِینَ»

 

[1] . شورى، 26.

[2] . مؤمن، 14.

[3] . اعراف، 55.

[4] . اعراف، 56.

[5] . انعام، 52.

 

  • محمد حمزه