سرمشق انتظار

دعا در روایات

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۲۹ ب.ظ

دعا در روایات

همان طور که بیان گردید، یکی از مهم‌ترین تأثیرات دعا که در هنگام بروز حوادث ناگوار برای شخص دعا کننده حاصل می‌گردد، افزایش توان روحی و جبران ضعف روانی است و این واقعیتی است که در کلمات معصومین علیهم السلام نیز بدان اشاره شده و روایات بسیاری بر آن دلالت می‌کند که به عنوان نمونه، به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

الف. یکی از تعبیراتی که در روایات مربوط به دعا به کار رفته است و بر این مهم دلالت می‌کند، تعبیر «سلاح» می‌باشد:

1. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: «أَ لَا أَدُلُّکُمْ عَلَی سِلَاحٍ ینْجیکُمْ مِنْ أَعْدائِکُمْ وَ یدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ قَالُوا بَلَی یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهَارِ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ؛ (16)

آیا سلاحی را به شما نشان دهم که از دشمنان نجاتتان می‌دهد و روزیتان را زیاد می‌کند؟ عرض کردند: آری،‌ای رسول خدا! فرمود: شب و روز پروردگارتان را بخوانید؛ زیرا که سلاح مؤمن دعاست.»

2. امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ الدُّعَاءَ أَنْفَذُ مِنْ سِلَاحِ الْحَدِیدِ؛ (17) همانا دعا از سلاحِ تیز کارگرتر است.»

3. و امام علی علیه السلام فرمود: «الدُّعَاءُ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ؛ (18) دعا سپر مؤمن است.»

به خوبی معلوم است که کاربرد سلاح، مقابله با خطرات و دفاع در برابر حملات می‌باشد و کسی که در موقعیت خطرناکی قرار گرفته است، با داشتن اسلحه احساس ایمنی بیشتری می‌کند و نسبت به حفظ جان و مال و عرض خود اطمینان خاطر فزون تری خواهد داشت. همین طور کسی که به خاطر پیامدهای ناگوار زندگی در یک شرائط سخت و دشوار روحی قرار گرفته است، با داشتن اسلحه دعا و کمک گرفتن از امدادهای غیبی، اعتماد به نفس پیدا می‌کند و در جهت مدیریت و کنترل موقعیت پیش آمده، ثبات و ایستادگی بیشتری از خود نشان می‌دهد و در واقع، دعا ابزاری است که او را از شکست و ناکامی در مقابل مشکلات حفظ می‌کند.

ب. موضوع دیگری که در روایات مربوط به دعا بر آن تأکید شده است، مسئله «ایمنی از بلایا» می‌باشد:

1. حضرت علی علیه السلام فرمود: «اِنَّ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ سَطَواتٍ وَ نَقَمَاتٍ فَاِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ فَادْفَعُوهَا بِالدُّعَاءِ فَاِنَّهُ لَا یدْفَعُ الْبَلَاءَ اِلَّا الدُّعَاءُ؛ (19) همانا خدای سبحان را خشمها و کیفرهایی است. پس هر گاه بر شما فرود آمدند، آنها را با دعا دور سازید؛ زیرا که بلا را چیزی جز دعا دور نمی‌کند.»

2. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «إِدْفَعُوا أَبْوَابَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ؛ (20) درهای بلا را با دعا ببندید!»

3. همچنین آن حضرت فرمود: «لَا یرُدُّ الْقَضَاءَ إِلَّا الدُّعَاءُ؛ (21) قضاء (خواسته حتمی خدا) را چیزی جز دعا بر نمی‌گرداند.»

به خوبی آشکار است که آدمی در این دنیا پیوسته با انواع بلاها و مصیبتها مواجه می‌باشد؛ چه بلاهای مادی و طبیعی و چه بلاهای معنوی که معاصی و گناهان باشد. از سوی دیگر، انسان نیز موجودی است ضعیف و ناتوان که قدرت تحمل و کنترل انبوه غم و فشارهای سخت را ندارد؛ لذا نیازمند قدرتی است که او را در این موقعیتهای ناگوار یاری رساند و این قدرت و نیروی معنوی چیزی جز دعا نیست که حتی توان دفع کردن سخت‌ترین و حتمی‌ترین بلاها را نیز دارد و این تعبیرات به کار رفته در لسان روایات در حقیقت اشاره‌ای است به نقش مؤثر و کاربردی دعا در زندگی انسان.


16) میزان الحکمة، ص 1648، ح 5538.

17) همان، ح 5542.

18) همان، ح 5544.

19) همان، ص 1650، ح 5559.

20) همان، ح 5560.

21) همان، ص 1648، ح 5549.

  • محمد حمزه

دعا در قرآن

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۵ ب.ظ

دعا در قرآن

برخی از آیاتی که مرتبط با موضوع مورد بحث می‌باشند، از این قرارند:

الف. «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیسْتَجیبُوا لی وَ لْیؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ»؛ (6) «هر گاه بندگانم از تو درباره من سؤال کردند، [بگو] من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا هدایت یابند [و به مقصود برسند].»

در روایتی در ذیل این آیه شریفه آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی... کَانَ إِذَا بَعَثَ نَبِیاً قَالَ لَهُ إِذَا أَحْزَنَکَ أَمْرٌ تَکْرَهُهُ فَادْعُنِی أَسْتَجِبْ لَکَ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَعْطَی أُمَّتِی ذَلِکَ حَیثُ یقُولُ أُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ (7) خدای تبارک و تعالی... هر گاه پیامبری را می‌فرستاد، به او می‌فرمود: هر گاه امر ناخوشایندی تو را اندوهگین ساخت، مرا بخوان! پا سخت را می‌دهم. و خداوند متعال این موهبت را به امت من نیز داد که فرمود: بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم.»

بنا بر آنچه در این کلام نورانی به خوبی بیان شده است، زمان پیشامد امور ناخوشایند، از جمله مواقعی است که دعا در آن نقشی اساسی دارد؛ زیرا این دعاست که می‌تواند در آن شرائط ناگوار به انسان آرامش دهد و به او نیروی مقاومت و صبر در برابر ناملایمات ببخشد.

و از کلام حضرت استفاده می‌شود که فضیلت دعا در گذشته مخصوص پیامبران بوده است؛ اما خداوند متعال از روی فضل و کرم خود آن را به امت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله نیز عنایت فرموده؛ چنان که در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه وآله به این نکته اشاره شده است که فرمود: «از آنچه خداوند به امّت من عنایت فرمود و آنها را بدان سبب بر امّتهای دیگر برتری داد، این است که به آنها سه خصلت بخشید که فقط به پیامبران عطا فرموده بود:

1. خداوند هر گاه پیامبری را بر می‌انگیخت، می‌فرمود: «در دینت بکوش و حَرَجی بر تو نیست.» و این را به امّت من داده است که می‌فرماید: «در دین بر شما حرجی نگذاشت.»

2. هر زمان پیامبری را بر می‌انگیخت، می‌فرمود: «هر گاه چیزی که آن را نمی‌پسندی تو را غمگین کرد، مرا بخوان تا برای تو اجابت کنم.» و این را به امّت من داده که می‌فرماید: «مرا بخوانید تا برای شما اجابت کنم.»

3. و هر گاه پیامبری را بر می‌انگیخت، او را گواه قوم خود قرار می‌داد و خداوند امّت مرا گواهان مردم قرار داد که می‌فرماید: «تا پیامبر گواه شما باشد و شما گواهان مردم.» (8)

اما برخی از نکات دیگری که در آیه شریفه فوق وجود دارد، از این قرار است:

اول: خداوند متعال در پاسخ نفرمود: بگو من نزدیکم (به مناسبت اینکه اول آیه خطاب به پیامبرصلی الله علیه وآله است) ، بلکه جهت تسریع در پاسخ بندگان کلمه بگو را حذف کرده، مستقیماً فرمود: «من نزدیکم.»

دوم: پروردگار سبحان خودش مستقیماً پاسخ داد و این نشانه منزلت و شرف دعا نزد ذات اقدس اوست.

سوم: بنا بر ظاهر، کلام وحی می‌بایست چنین باشد که دعا کنید تا اجابت نمایم؛ در حالی که خداوند متعال اجابت را بر دعا کردن مقدم داشته است: «أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ»؛ «اجابت می‌کنم دعای دعا کننده را.» و این اشاره به حتمی بودن اجابت است.

چهارم: پروردگار متعال در این آیه با جمله «فَلْیسْتَجیبُوا لی»؛ «پس باید مرا اجابت کنند.» به دعا کردن بندگان امر کرده است.

پنجم: با ذکر جمله «لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ»؛ «باشد که آنان هدایت یابند.» گویا به بندگان خود چنین بشارت می‌دهد که دعایتان اجابت شد؛ چون «رشاد» به راه هدایتی گویند که به مطلوب و مقصود می‌رسد.

ب. آیه دیگری که می‌توان از آن در موضوع مورد بحث استفاده کرد، آیه ذیل می‌باشد:

«ما یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکَ لَها»؛ (9) «رحمتی را که خدا بر مردم بگشاید، کسی نتواند که بازش دارد.»

بنابر روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، مراد از رحمت در این آیه «دعا» می‌باشد. (10) به خوبی معلوم است که وجه ارتباط دعا و رحمت چیست؛ زیرا در آن زمان که انسان در کوران فشار و تنگنای مشکلات قرار می‌گیرد و هیچ یک از اسباب دنیا نمی‌تواند او را از آن شرائط سخت نجات دهد، تنها این دعا و ارتباط با خداست که همچون نسیمی روح نواز غبار اندوه را از چهره جان او می‌زداید و به او آرامش خاطر می‌بخشد.

ج. همچنین اگر در برخی از دعاهایی که قرآن کریم از لسان انبیا نقل کرده است، دقت کنیم، متوجه می‌شویم که اصل استعانت از دعا در میان آنان نیز جاری بوده است و هر گاه که رسولان الهی دچار ضعف و کاهش توان روحی می‌شدند، به وسیله دعا و اتصال به ملکوت در صدد جبران توان روحی خود بوده اند. خواه این ضعف و شکست ناشی از ناراحتیهایی بوده که از اهل دنیا به آنها رسیده بود، همانند دعای حضرت ایوب، نوح و موسی علیهم السلام و خواه به خاطر اندوههای معنوی بوده که بر اثر ترک اولی ایجاد شده بود، مانند دعای حضرت آدم و یونس علیهما السلام. نمونه‌هایی از این دعاها عبارت است از:

- دعای حضرت ایوب علیه السلام: «وَ أَیوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری لِلْعابِدینَ»؛ (11)

«و ایوب را [به یاد آور] آن زمان که پروردگارش را خواند [و عرضه داشت] : بد حالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربان‌ترین مهربانانی! ما دعای او را مستجاب کردیم و ناراحتیهایی را که داشت، برطرف ساختیم و خاندانش را به او باز گرداندیم و همانندشان را بر آنها افزودیم تا رحمتی از سوی ما و تذکّری برای عبادت کنندگان باشد.»

- دعای حضرت نوح علیه السلام: «وَ نُوحاً إِذْ نادی مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّیناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ»؛ (12)

«و نوح را [به یاد آور] هنگامی که پیش از آن [زمان پروردگار خود را] خواند! ما دعای او را مستجاب کردیم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات دادیم.»

- دعای حضرت موسی علیه السلام: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقیرٌ»؛ (13) «پروردگارا! هر خیر و نیکی که بر من فرستی، به آن نیازمندم.»

- دعای حضرت آدم و حوا علیهم السلام پس از تخلف از فرمان الهی: «قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ»؛ (14) «گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود.»

- دعای حضرت یونس علیه السلام: «فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ»؛ (15) «پس در آن ظلمتها [ی متراکم] صدا زد: [خداوندا!] جز تو معبودی نیست. منزّهی تو! من از ستمکاران بودم. پس ما دعای او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و این گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم.»

نکته قابل توجهی که در آیه آخر وجود دارد، این است که خداوند متعال با عبارت «وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ» در واقع، یک اصل کاربردی را که برای تمامی مؤمنین قابل اجرا می‌باشد، مطرح کرده است و آن اینکه هر آن کس که دچار غم و اندوه گردد، اگر خدا را به یاد آورد و او را بخواند، خداوند او را از آن غم نجات می‌بخشد.

بنابراین، با مطالعه این آیات به خوبی در می‌یابیم که انبیا و رسولان الهی نیز هنگامی که در شرائط سخت و ناگوار قرا می‌گرفتند، از دعا و مناجات با خدا برای جبران ضعف توان خود کمک می‌گرفتند و اساساً از این طریق، یعنی ارتباط با منبع عظیم وحی بوده است که می‌توانستند وظیفه سنگین رسالت را به انجام رسانند.


6) بقره / 186.

7) میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ اول، 1377 ش، ج 4، ص 1654، ح 5574.

8) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، ج 90، ص 290.

9) فاطر / 2.

10) میزان الحکمة، ج 4، ص 1654، ح 5575.

11) انبیاء / 83 - 84.

12) همان / 76.

13) قصص / 24.

14) اعراف / 23.

15) انبیاء / 87 - 88.

  • محمد حمزه

تعریف دعا

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۰ ب.ظ

تعریف دعا

دعا در لغت به معنای خواندن و صدا زدن می‌باشد. «دَعَوتُ فلاناً»، یعنی او را صدا زدم. و در اصطلاح، طلب کردن فرد پایین و پست از فرد بالا و برتر با حالت خضوع را گویند. (4) و در فرهنگ اصطلاحات (نفایس الفنون) نیز چنین تعریف شده است: «دعا، طلب حاجت است از حضرت باری تعالی به تضرع و اخلاص.» (5)

همان گونه که بیان شد، دعا و نیایش یکی از بزرگ‌ترین عواملی است که در شرائط سخت و دشوار زندگی، توان روحی انسان را افزایش می‌دهد و او را برای بردباری و مقابله با فشارهای روانی آماده می‌سازد؛ لکن برای رسیدن به این باور و درک میزان کارکرد این عواملِ توانمندی، لازم است که ابتدا با جایگاه آن آشنا شویم. برای این منظور، این مقوله را از سه منظر قرآن، روایات و سیره پیشوایان معصوم علیهم السلام مورد بررسی قرار می‌دهیم.


4) عدة الداعی، ابن فهد حلی، تحقیق: احمد موحدی قمی، قم، مکتبة الوجدانی، ص 9.

5) فرهنگ اصطلاحات و تعریفات (نفایس الفنون) ، بهروز ثروتیان، تبریز، انتشارات دانشگاه، چاپ اول، 1352 ش، ص 128.

  • محمد حمزه

تاثیر دعا در کاهش فشارهای روانی

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۱۷ ب.ظ

تاثیر دعا در کاهش فشارهای روانی

یکی از مسائلی که تمامی انسانها با آن دست به گریبان اند و پیوسته با آن مواجه می‌باشند، مسئله رنج و سختی حاصل از مشکلات زندگی است که به تصریح آیه شریفه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» (1) خلقت انسان با آن عجین شده است و هیچ روزی بر آدمی نمی‌گذرد، مگر آنکه قبل و یا بعد از آن با ابتلائات و امتحاناتی رو به رو گردیده است؛ چرا که اساساً بنای این نشئه بر رنج و مشقت است و آدمی در این دنیا بدون بلا نمی‌تواند باشد و به فرموده امیر المؤمنین علیه السلام: «[الدُّنْیا] دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ؛ (2) دنیا سرایی است که با بلا و سختی پیچیده شده است.» و کسی را یارای گریز از آن نیست. بنابراین، گرفتاریها و مشکلات زندگی اموری هستند اجتناب ناپذیر که باید با آن رو به رو شد؛ اما باید خردمندانه با آنها برخورد کرد. از این رو، پیشوایان دین که برترین اسوه‌های زندگانی به شمار می‌روند، راهکارهایی را برای کنترل و مدیریت شرائط سخت و دشوار زندگی به ما آموخته اند.

مهم‌ترین راهبردی که دین برای مقابله با سختیها و فشارهای زندگی معرفی کرده، «صبر» است که در میان متون دینی (قرآن و روایات) از جایگاه والایی برخوردار می‌باشد؛ لکن برای دست یافتن به این راهبرد و عَمَلی کردن آن، نیازمند مهارتها و راهکارهایی هستیم که اهل بیت علیهم السلام این روشها را نیز به ما آموخته اند و سیره آنان در بردارنده مهارتها و روشهای مقابله با فشارهای روانی است.

یکی از این راهکارها، کمک گرفتن و استعانت جستن از منابع عظیم تقویت روح و روان است؛ چرا که یکی از اثراتی که شرائط سخت و موقعیتهای ناخوشایند در انسان می‌گذارد، کاهش توان تحمل انسان است که نتیجه آن عدم صبوری شخص در برابر سختیهاست. از این رو، چنین فردی نیازمند قدرتی است که ناتوانی او را جبران کند و توان بردباری وی را تقویت نماید. از جمله این عوامل، صبر و نماز می‌باشد که قرآن کریم نیز به صراحت از این دو به عنوان دو منبع مهم استعانت یاد کرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ»؛ (3) «ای افرادی که ایمان آورده اید! از صبر و نماز کمک بگیرید! [زیرا خداوند با صابران است.»

اما یکی دیگر از این عوامل تقویت توان روحی دعا می‌باشد.


1) بلد / 4: «به تحقیق ما انسان را در رنج و سختی آفریدیم.»

2) نهج البلاغة، خ 226.

3) ] . بقره / 153.

  • محمد حمزه

عبس/24-نگاه کردن به غذا

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۰ ق.ظ

سوره عبس آیه 24

فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ




انسان باید به غذای خویش (و آفرینش آن) بنگرد!

ترجمه مکارم / سوره عبس آیه 24

 

تفسیر: انسان باید به غذاى خود بنگرد!

از آنجا که آیات قبل سخن از مساله معاد مى‏گفت، و آیات آینده نیز با صراحت بیشترى از این مساله سخن مى‏گوید، به نظر مى‏رسد که آیات مورد بحث به منزله دلیلى است براى مساله معاد که از طریق بیان قدرت خداوند بر همه چیز، و همچنین احیاى زمینهاى مرده به وسیله نزول باران که خود نوعى معاد در عالم گیاهان است، امکان رستاخیز را اثبات مى‏کند.

در ضمن چون این آیات از انواع غذاهایى که خدا در اختیار انسان و چهار پایان قرار داده سخن مى‏گوید حس شکرگزارى انسان را برمى‏انگیزد و او را به شناخت منعم و معرفت اللَّه دعوت مى‏کند.

نخست مى‏فرماید:" انسان باید به غذاى خویش بنگرد" که چگونه خداوند آن را آفریده است؟ (فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ‏)[1].

نزدیکترین اشیاء خارجى به انسان غذاى او است که با یک دگرگونى جزء بافت وجود او مى‏شود، و اگر به او نرسد به زودى راه فنا را پیش مى‏گیرد، و به همین دلیل قرآن از میان تمام موجودات روى مواد غذایى آن هم موادى‏

______________________________
(1) ممکن است جمله" فلینظر" جزاء شرط مقدرى باشد، و در تقدیر چنین است" ان کان الانسان فى شک من ربه و من البعث فلینظر الى طعامه".

تفسیر نمونه، ج‏26، ص: 145

که از طریق گیاهان و درختان، عائد انسان مى‏شود تکیه کرده است.

روشن است که منظور از" نگاه کردن" تماشاى ظاهرى نیست، بلکه نگاه به معنى دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایى، و اجزاء حیاتبخش آن، و تاثیرات شگرفى که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنها است.

و اینکه بعضى احتمال داده‏اند مراد نگاه ظاهرى است، نگاهى که باعث تحریک غده‏هاى بزاقى دهن، مى‏شود، در نتیجه کمک به هضم غذا مى‏کند بسیار بعید به نظر مى‏رسد، زیرا آیه به قرینه آیات قبل و بعد اصلا در مقام بیان اینگونه مسائل نیست، منتها بعضى از دانشمندان غذاشناس که قرآن را تنها از زاویه محدود مسائل شخصى خود مى‏نگرند طبیعى است چنین پندارى درباره آیه فوق داشته باشند.

بعضى نیز معتقدند که منظور از نگاه کردن به مواد غذایى این است که انسان هنگامى که بر سر سفره مى‏نشیند دقیقا بنگرد که آنها را از چه راهى تهیه کرده؟ حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟ و به این ترتیب جنبه‏هاى اخلاقى و تشریعى را مورد توجه قرار دهد.

در بعضى از روایات که از معصومین نقل شده نیز آمده است که منظور از" طعام" در اینجا" علم و دانشى" است که غذاى روح انسان است، باید بنگرد که آن را از چه کسى گرفته؟ از جمله از امام باقر ع نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود:" علمه الذى یاخذه عمن یاخذه"؟[2].

نظیر همین معنى از امام صادق ع نیز نقل شده است‏[3].

بدون شک معنى ظاهرى آیه همان غذاهاى جسمانى است که در آیات بعد مشروحا ذکر شده، ولى غذاى روح را نیز از طریق قیاس اولویت مى‏توان استفاده کرد، چرا که انسان ترکیبى است از روح و جسم، همانگونه که جسم‏

______________________________
(1 و 2) تفسیر" برهان" جلد 4 صفحه 429.

تفسیر نمونه، ج‏26، ص: 146

او نیاز به غذاى مادى دارد، روح او نیز محتاج به غذاى روحانى است.

و جایى که انسان باید در غذاى جسمانیش دقیق شود، و سرچشمه آن را که باران حیاتبخش است طبق آیات بعد بشناسد باید در غذاى روحانى خود نیز دقت بخرج دهد که از طریق باران وحى بر سر زمین قلب پاک پیامبر ص نازل مى‏گردد، و از آنجا در سینه‏هاى معصومین ع ذخیره مى‏شود و همچون چشمه‏هاى جوشانى در صفحه قلوب جارى مى‏گردد، و انواع میوه‏هاى لذتبخش ایمان و تقوا و فضائل اخلاقى را پرورش مى‏دهد.

آرى انسان باید درست بنگرد که سرچشمه اصلى علم و دانش او که غذاى روحانى او است کجا است مبادا از سرچشمه آلوده‏اى تغذیه شود و روح و جان او را بیمار کند یا به هلاکت افکند.

و نیز از طریق قیاس اولویت مى‏توان مساله" حلال و حرام" و مشروع و نامشروع را به وسیله" دلالت التزامى" از آیه استفاده کرد.

این احتمال نیز وجود دارد که هم" طعام" در آیه شریفه معنى وسیع و گسترده دارد، و هم" نگاه کردن" و بنا بر این تفسیرهاى سه گانه فوق در آن جمع مى‏گردد.

در اینکه منظور از" انسان" در اینجا چه کسى است؟ ناگفته پیدا است که همه انسانها را شامل مى‏شود، اعم از مؤمن و کافر، همه باید به این مواد غذایى و شگفتیها و اسرار نهفته در آنها بنگرند، تا افراد بى‏ایمان راه حق را پیدا کنند و افراد مؤمن بر ایمانشان افزوده شود.

و به راستى هر یک از مواد غذایى: میوه‏ها، دانه‏هاى غذایى سبزیها، براى خود دنیاى شگفت‏انگیزى دارد که مدتها مى‏توان روى آن مطالعه کرد، و درسهایى از آن آموخت که در تمام عمر به ما روشنایى و بینش مى‏دهد.

***

تفسیر نمونه، ج‏26، ص: 147




[1] ممکن است جمله" فلینظر" جزاء شرط مقدرى باشد، و در تقدیر چنین است" ان کان الانسان فى شک من ربه و من البعث فلینظر الى طعامه".

[2] ( 1 و 2) تفسیر" برهان" جلد 4 صفحه 429.

[3] ( 1 و 2) تفسیر" برهان" جلد 4 صفحه 429.

  • محمد حمزه

آداب نیایش و دعا

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۴۷ ب.ظ

آداب نیایش

نیایش با پروردگار عالم، آداب و شرایطی دارد که با مراعات آن‌ها، امکان اجابت دعا زودتر فراهم خواهد شد. این آداب به سه بخش تقسیم می‌شوند:

اول: آدابی که می‌بایست قبل از نیایش مورد توجه قرار گیرند.

دوم: آدابی که همزمان با نیایش رعایت می‌شوند.

سوم: آن‌هایی که پس از دعا و نیایش مراعات می‌شوند.

آداب قبل از نیایش

عمده این آداب عبارتند از اموری که آمادگی انسان را برای قرار گرفتن در برابر خداوند افزایش داده، قلب انسان را متوجه عظمت پروردگار می‌نمایند. برخی از آن‌ها عبارتند از:

1 - پاکیزگی و طهارت روحی و جسمی؛

2 - استفاده از بوی خوش و توجه به آراستگی ظاهری؛ (1)

3 - توجه به قبله و خداوند قبله؛

4 - گمان به این که اگر دعا کند خداوند اجابت خواهد فرمود؛

در این باره از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:

«به طوری دعا کنید که یقین به اجابت پروردگار داشته باشید.»

5 - صدقه دادن؛

امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه پدرم آداب نیایش

حاجتی داشت به هنگام زوال خورشید (یعنی هنگام ظهر) طلب می‌کرد؛ و هنگامی که اراده درخواست حاجت خود می‌کرد قبل از آن صدقه می‌داد، عطر استعمال می‌کرد، به مسجد می‌رفت و آنچه از خدا می‌خواست در تحصیل جاجت خود دعا می‌کرد.» (2)

آداب همراه نیایش

1 - به زبان آوردن حاجت

از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمودند: «ان الله تبارک و تعالی یعلم ما یرید العبد اذا دعاه ولکن یحب ان یبث الیه الحوائج (3) ؛ همانا خداوند تبارک و تعالی هر آنچه عبد در هنگام نیایش می‌خواهد را می‌داند، ولی دوست دارد که حاجت‌ها را به درگاهش شرح دهد.»

2 - توسل به پیامبر و اهل بیت او

از آیات قرآن به خوبی استفاده می‌شود که وسیله قرار دادن مقام انسانی صالح در پیشگاه خدا، و طلب چیزی از خداوند به خاطر او به هیچ وجه ممنوع نیست و منافاتی با توحید ندارد. در آیه 64 سوره نساء می‌خوانیم:

«و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما»؛ «اگر آن‌ها هنگامی که به خویش ستم کردند (و مرتکب گناهی شدند) به سراغ تو می‌آمدند، و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردند و رسول نیز برای آن‌ها طلب عفو می‌کرد، خدا را توبه پذیر و رحیم می‌یافتند.»

نیز در آیه 97 سوره یوسف می‌خوانیم:

«برادران یوسف، از پدر تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آن‌ها استغفار کند، و یعقوب نیز این تقاضا را پذیرفت.»

در آیه 114 سوره توبه نیز موضوع استغفار حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد پدرش (عمویش) آمده که تاثیر دعای پیامبران را درباره دیگران تاکید می‌کند؛ و همچنین در آیات متعدد دیگر قرآن، این موضوع منعکس است. از روایات متعددی که از طرق شیعه و اهل تسنن در دست داریم نیز به خوبی استفاده می‌شود که توسل - به آن معنی که ذکر شد - هیچگونه اشکالی ندارد، بلکه کار خوبی محسوب می‌شود. (4)

در اینجا لازم است به چند نکته اشاره شود:

الف - منظور از توسل این نیست که کسی حاجت را از پیامبر یا امام بخواهد، بلکه منظور این است که به مقام او در پیشگاه خدا متوسل شود، و این در حقیقت توجه به خداست، زیرا احترام پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به خاطر این است که فرستاده او بوده و در راه او گام برداشته است.

ب - بعضی اصرار دارند که میان حیات و وفات پیامبر و امامان علیهم السلام فرق بگذارند، در حالی که از نظر یک مسلمان، پیامبر و صالحان، پس از مرگ زندگی برزخی دارند؛ زندگانی وسیعتر از عالم دنیا، همانطور که قرآن، درباره شهیدان به آن تصریح فرموده است.

ج - بعضی نیز اصرار دارند که میان تقاضای دعا از پیامبر، و سوگند دادن خدا به مقام او فرق بگذارند؛ تقاضای دعا را مجاز و غیر آن را ممنوع بشمارند. در حالی که هیچگونه فرقی میان این دو دیده نمی‌شود.

د - بعضی از نویسندگان و دانشمندان اهل تسنن - به خصوص وهابیان - با لجاجت خاصی کوشش می‌کنند تمام احادیثی که در زمینه توسل وارد شده است را تضعیف کنند و یا با اشکالات واهی و بی اساس، آن‌ها را به دست فراموشی بسپارند؛ آن‌ها در این زمینه چنان بحث می‌کنند که هر نگرنده بی طرفی احساس می‌کند پیش از این، اینان عقیده‌ای برای خود انتخاب کرده و اینک می‌خواهند عقیده خود را بر روایات اسلامی تحمیل کنند، و هر چه مخالف آن بود به نوعی از سر راه خود کنار بزنند؛ در حالی که یک محقق هرگز نمی‌تواند چنین بحث‌های غیر منطقی و تعصب آمیزی را بپذیرد.

ه - روایات در مورد توسل به حد تواتر رسیده است؛ یعنی به قدری زیاد است که ما را از بررسی اسناد آن بی نیاز می‌سازد؛ علاوه بر این، در میان آن‌ها، روایت‌هایی که همگان صحیح می‌شمارند نیز فراوان است. با این حال، جایی برای خرده گیری در پاره‌ای از اسناد آن‌ها باقی نمی‌ماند. (5)

امام حسن عسکری علیه السلام از اجدادش از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که: «خداوند سبحان به مومنان می‌فرماید، اگر بنده من از شما حاجتی داشته باشد، شما را به کسی که دوست دارید درخواست می‌کند. و مگر نمی‌دانید بهترین و با کرامت‌ترین بندگان نزد من، محمد و علی؛ حبیب و ولی من هستند؟ پس هر کس حاجتی دارد به وسیله آن دو به من متوسل شود، به راستی دعای حاجتمندی که مرا به آن‌ها - که از پاکان درگاهم هستند - بخواند، رد نمی‌کنم. پس هر کس مرا به آن‌ها بخواند، دعایش را مستجاب می‌کنم و چگونه رد کنم دعای کسی را که مرا به حبیب و برگزیده‌ام، و ولی و حجتم و روح و نور و آیت و باب رحمت و وجه و نعمتم می‌خواند رد کنم؟

مگر نمی‌دانید که آن‌ها را از نور عظمتم آفریدم و آن‌ها را اهل کرامت و ولایت خود قرار دادم؟ پس کسی که مرا به آن‌ها بخواند - در حالی که آگاه و عارف به حق و مقام آن‌ها باشد - اجابت دعایش بر من واجب است و این حق او بر من است که دعایش را مستجاب کنم.» (6)

در روایاتی نیز وارد شده است که حتی خود امامان علیهم السلام به پدران خود متوسل می‌شده اند. داود رقی می‌گوید:

«بسیار می‌شنیدم که امام صادق علیه السلام در دعاهای خود خداوند را به حق پنج تن قسم می‌داد.» (7)

همچنین در روایاتی توسل پیامبران گذشته به انوار مقدس اهل بیت و پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله نقل شده است. سعید بن جبیر از ابن عباس نقل می‌کند که گفت: از رسول گرامی اسلام درباره کلماتی که حضرت آدم از پروردگار فرا گرفت، تا توبه او پذیرفته شد، سؤال کردم، آن حضرت فرمود:

«ساله بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین و...» (8)

3 - اصرار در نیایش

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرموده اند:

«ان الله یحب السائل اللجوج؛ خداوند نیایشگری که بر دعای خود پافشاری می‌کند را دوست دارد.» (9)

و از امیرمؤمنان علی علیه السلام روایت شده است که فرمود:

«الدعاء ترس المؤمن، و متی تکثر قرع الباب یفتح لک؛ دعا سپر مؤمن است و هرگاه دری را بسیار بکوبی بر روی تو باز می‌شود.»

از امام باقر علیه السلام نیز روایت شده است:

«و الله لا یلح عبد مؤمن علی الله فی حاجته الا قضاها الله له؛ به خداوند سوگند هیچ بنده مؤمنی در دعا پافشاری و اصرار به درگاه خدا نمی‌کند جز این که خداوند حاجتش را برایش برمی آورد.» (10)

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند:

«ان الله کره الحاح الناس بعضهم علی بعض فی المسالة و احب ذلک لنفسه، ان الله یحب ان یسال و یطلب ما عنده؛ خداوند خوش ندارد که مردم در حاجت‌های خود به یکدیگر اصرار کنند، ولی پافشاری و اصرار در خواهش از خود را دوست دارد، خداوند دوست می‌دارد از آنچه نزد او است سؤال و درخواست شود.» (11)

دست از طلب ندارم تا کام من برآید                  یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید

* * * * *

البته فراموش نشود که اصرار در دعا و نیایش، با اصرار بر اجابت آن از طرف پروردگار متفاوت است، زیرا گاهی اجابت دعا به مصلحت انسان نیست.

4 - پنهان داشتن نیایش

در دعاهای پنهانی، ریا و خودنمایی کمتر راه پیدا کرده، به اجابت پروردگار نزدیکتر است. خداوند در این باره می‌فرماید: «ادعوا ربکم تضرعا و خفیة.» ؛ «پروردگار خود را با زاری و در پنهانی بخوانید.» (12)

در روایت از امام رضا علیه السلام است که فرمود:

«دعوة العبد سرا دعوة واحدة تعدل سبعین دعوة علانیة؛ یک نیایش بنده به پنهانی و آهستگی با هفتاد دعای ظاهر و آشکار برابری می‌کند.» (13)

مخفی بودن نیایش - آن هم در سکوت و آرامش شب - تاثیر شگرفی در روح انسان دارد.

5 - توجه به دیگران (دعا برای دیگران)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

«اذا دعا احدکم فلیعم فانه اوجب للدعاء؛ هرگاه یکی از شما دعا می‌کند باید به طور عمومی دعا کند، به درستی که آن برای دعا واجب‌تر است.» (14)

چه، دعا کردن برای دیگران در هنگام دعای برای خود، دارای ارزش زیادی است، ولی از آن بالاتر این است که انسان دیگران را بر خود مقدم داشته و ابتدا برای آن‌ها دعا کند. امام حسن مجتبی علیه السلام می‌فرماید:

«در شب جمعه، مادرم را دیدم که تا صبح در حال رکوع و سجود بود، به او گفتم:‌ای مادر! چرا همانطوری که برای دیگران دعا کردی برای خود دعا نکردی؟ فرمود: «الجار ثم الدار؛ اول همسایه، سپس خانه خود.» (15)

از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است:

«من قدم اربعین رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛ کسی که پیش از دعای برای خود، چهل نفر از برادران - مومن - خود را دعا کند، دعایش هم در حق آنان و هم در حق خودش مستجاب خواهد شد.» (16)

بهر این فرمود با موسی خدا                                      وقت حاجت خواستن اندر دعا

کای کلیم الله ز من می‌جو پناه                          با دهانی که نکردی تو گناه

گفت موسی: من ندارم آن دهان                        گفت ما را از دهان غیر خوان

از دهان غیر کی کردی گناه؟                            از دهان غیر بر خوان کای اله (17)

در دعاهایی که به دست ما رسیده، دعای برای دیگران به صورت‌های زیر می‌باشد:

* دعا برای اولیا، نیکان و بزرگان دین

یکی از برترین دعاهای ممکن، دعا در حق قطب دایره امکان؛ حجت ابن الحسن العسکری علیهما السلام است، چه از جهت سلامتی آن وجود شریف و چه از جهت تعجیل در فرج ایشان، که او را حق بسیار بزرگی بر گردن ماست. از حق وجود و هستی گرفته که او سبب متصل بین زمین و آسمان است (18) تا حق بقاء در دنیا. (19)

علاوه بر این دو، حق قرابت و خویشاوندی با پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله لازم می‌کند در حق او دعا کنیم؛ چون دعا کردن نیز نشانه‌ای از مودت و دوستی است. و بالاخره امام واسطه نعمت و فیوضات الهی است. در بخشی از زیارت جامعه می‌خوانیم:

«به برکت ما، درخت‌ها بارور گردیده و میوه‌ها رسیده و نهرها جاری شده و باران از آسمان بارید، و گیاه از زمین روئیده است.»

* دعا برای پدر و مادر و کسانی که بر گردن انسان حق دارند

«ربنا اغفر لی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب» ؛ «ای پروردگار ما! مرا و پدر و مادرم را و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌گردد بیامرز.» (20)

* دعا برای برادران دینی

«ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذین سبقونا بالایمان» ؛ «ای پروردگار ما! ما را بیامرز و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز.» (21)

* دعا برای فرزندان و نسل‌های آینده

«رب هب لی من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء»؛ «پروردگارا! از رحمت خود بر من نسلی پاکیزه ببخش، همانا که تو شنوای دعایی.» (22)

«رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء»؛ «پروردگارا! مرا و فرزندانم را بر پای دارنده نماز قرار ده و دعایم را بپذیر.» (23)

* دعا برای مرزداران

«بار الها! درود تو بر محمد و خاندان او باد و سوگند به عزتت که مرزهای مسلمانان را از بد نگهدار و به نیروی خود، پاسداران آن مرزها را تایید فرمای و عطاهای آنان را از عطیه خود کامل و سرشار ساز....» (24)

6 - نیایش همگانی

یکی دیگر از آداب نیایش، همگانی و همراه با جمعیت دعا کردن است.

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:

«ما اجتمع اربعة قط علی امر واحد فدعوا الا تفرقوا عن اجابة؛ هیچگاه چهار نفر با هم دست به دعا برنمی دارند، جز آن که وقتی پراکنده شوند دعای آنان به اجابت رسیده باشد.» (25)

7 - اظهار فروتنی

هر چه انسان نسبت به خود شناخت بیشتری پیدا کند، در برابر پروردگار تواضع بیشتری خواهد داشت؛ چرا که به نیازهای خود آگاه می‌شود و نسبت به این که در تمام هستی خود به خداوند متعال نیازمند است بیشتر توجه پیدا می‌کند.

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:

«ان الله تبارک و تعالی اوحی الی موسی: اذا وقفت بین یدی فقف وقف الذلیل الفقیر؛ خداوند تعالی به حضرت موسی علیه السلام وحی فرمود: هرگاه در پیشگاه من ایستادی، همانند شخص ذلیل نیازمند بایست.» (26)

خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: «ادعوا ربکم تضرعا»؛ (27) «پروردگار خود را با حالت زاری بخوانید.»

ما درون را بنگریم و حال را                                      نی برون را بنگریم و قال را

ناظر قلبیم اگر خاشع بود                                 گر چه گفت لفظ ناخاضع بود

8 - شروع دعا با نام پروردگار

بهترین نیایش آن است که در ابتدا با نام و یاد پروردگار آغاز شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «لا یرد دعاء اوله بسم الله الرحمن الرحیم؛ دعایی که با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز شود، رد نمی‌شود.» (28)

9 - مدح و ثنای خداوند متعال

امام صادق علیه السلام فرمود:

«هرگاه اراده دارید که از حق سبحانه و تعالی چیزی از حوایج دنیا را سؤال کنید، باید به ستایش پروردگار و مدح او و صلوات بر پیغمبر و آل او علیهم السلام ابتدا کنید، بعد از آن از خداوند حاجات خود را بخواهید.» (29)

بهترین نمونه این مدح و ثنای پیش از دعا در سوره حمد دیده می‌شود که ابتدا خداوند را به رحمانیت و رحیمیت مدح می‌کنیم و سپس دعا می‌کنیم.

این مساله را در بیشتر ادعیه امامان معصوم علیهم السلام به خوبی می‌توان مشاهده کرد. از آن جمله روایتی از امیرمؤمنان علیه السلام درباره تمجید پروردگار متعال با این عبارت:

«یا من هو اقرب الی من حبل الورید! یا فعالا لما یرید! یا من یحول بین المرء و قلبه! یا من هو بالمنظر الاعلی! یا من هو لیس کمثله شی ء؛‌ای آن که از رگ گردن به من نزدیک تری!‌ای آنکه هر چه بخواهی انجام می‌دهی!‌ای آنکه میان انسان و دلش حایل می‌شوی!‌ای آن که در بلندترین دیدگاهی!‌ای آن که همانندش هیچ نیست!» (30)

10 - درود فرستادن بر پیامبر و آل او

یکی از آدابی که اجابت دعا را تضمین می‌کند، درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام است. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند:

«لا یزال الدعاء محجوبا حتی یصلی علی محمد و آل محمد؛

همواره دعا و نیایش در پرده است تا آنگاه که بر محمد و آل او درود فرستاده شود.» (31)

11 - گریه کردن هنگام نیایش

این برترین ادب نزد پروردگار است، چرا که اوج هیجان و احساسات و عشق و علاقه در این هنگام بروز پیدا می‌کند و خبر از نرمی دل و خشوع قلب می‌دهد و آن هم دلیل اخلاص است. در روایت است که:

«اگر نتوانستید گریه کنید، خود را به حالت گریه کنندگان درآورید.» (32)

آب کم جو، تشنگی آور به دست                                تا بجوشد آبت از بالا و پست

تا نگرید طفلک نازک گلو                                         کی روان گردد ز پستان شیر او؟

البته باید توجه داشت که تنها گریه کردن ظاهری مقصود اصلی نیست، بلکه می‌بایست آداب دیگری نیز مورد توجه قرار گیرد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

«حضرت موسی از کنار یکی از یارانش گذر کرد در حالی که آن شخص در سجده بود، آن حضرت به دنبال انجام کارش رفته و در بازگشت نیز آن شخص را در همان حال دید، سپس فرمود: اگر حاجت تو به دست من می‌بود هر آینه برآورده می‌کردم - در این هنگام از پروردگار ندایی رسید که -‌ای موسی! اگر آنقدر سجده کند که گردنش قطع شود، دعایش را اجابت نخواهم کرد تا آن زمان که از آنچه دوست ندارم به آنچه دوست دارم باز گردد.» (33)

تا به حاصل برسد کشت امیدی که تو راست چاره کار بجز دیده بارانی نیست

12 - اعتراف به گناهان

اعتراف به تقصیرات و گناهان باعث می‌شود انسان به خدا نزدیک‌تر شده، قلبش خاشع شود. علاوه بر این، یادآوری گناه انسان را به حالت گریه نزدیک‌تر می‌کند.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «هرگاه خواستید حاجت‌های دنیا و آخرت خود را با خدا در میان بگذارید، با ثنا و ستایش الهی آغاز کنید و سپس بر محمد و آل او صلوات بفرستید و بعد از آن به تقصیرات و گناهان خود اعتراف کنید و بعد از این از خدا «حاجت» خود را بخواهید.» (34)

13 - حضور قلب

اولین پیشوای شیعیان؛ امیرمؤمنان علیه السلام در این باره می‌فرماید:

لا یقبل الله دعاء قلب لاه؛ خداوند دعای دلی که غافل و سرگرم باشد را نمی‌پذیرد.» (35)

از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است که فرمود:

«اذا دعوت الله فاقبل بقلبک؛ هرگاه خواستی دعا کنی توجه قلبی داشته باش.» (36)

14 - بالا بردن دست‌ها

بلند کردن دست‌ها به طرف آسمان در هنگام دعا نیز از آداب نیایش بوده، در ایجاد حالت معنوی و روحی بسیار مؤثر است. امام حسین علیه السلام فرمود: وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دعا می‌کردند، دست هایشان را بلند می‌کردند همانند مسکینی که چیزی طلب می‌کند.» (37)

امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «فما استکانوا لربهم و ما یتضرعون» (38) فرمودند: «التضرع رفع الیدین بالدعاء؛ تضرع، یعنی دست‌ها را هنگام دعا بلند کردن.» (39)

15 - گفتن ماشاءالله در پایان دعا

از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود:

«ما من رجل دعا فختم دعائه بقول ماشاء الله لا قوة الا بالله الا اجیب صاحبه؛ کسی نیست که دعای خود را با جمله ماشاء الله لا قوة الا بالله ختم کند، مگر آن که دعایش مستجاب شود.» (40)

آداب بعد از نیایش

1 - تکرار دعا و نیایش

دعا چه اجابت شود و چه نشود، شایسته است انسان همواره بر آن مداومت داشته باشد. آن‌هایی که تنها هنگام مشکلات رو به خدا آورده و در هنگام آسایش و راحتی به فکر سخن گفتن با خدا نیستند، از اجابت پروردگار دور خواهند بود.

خداوند از انسان‌هایی که تنها هنگام سختی‌ها خدا را می‌خوانند و هنگام رفع گرفتاری او را فراموش می‌کنند، مذمت کرده و می‌فرماید:

«و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه ثم اذا خوله نعمة منه نسی ما کان یدعوا الیه من قبل» ؛ (41) « و چون به انسان آسیبی رسد، پروردگارش را - در حالی که به سوی او بازگشت کننده است - می‌خواند؛ سپس چون او را از جانب خود نعمتی عطا کند، آن [مصیبتی] را که در رفع آن پیشتر به درگاه او دعا می‌کرد، فراموش می‌نماید.»

در آیه‌ای دیگر، آن‌ها را این گونه سرزنش می‌کند:

«و اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مر کان لم یدعنا الی ضر مسه» ؛ (42) «و چون انسان را آسیبی رسد، ما را - در همه حال - در حال به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده - می‌خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم چنان می‌رود که گویی ما را برای گرفتاریی که به او رسیده نخوانده است.»

2 - کشیدن دست‌ها به صورت

یکی از آداب پس از دعا، کشیدن دست‌ها به سر و صورت است. امام صادق علیه السلام فرمودند:

«ما ابرز عبد یده الی الله العزیز الجبار الا استحیی الله - عز و جل - ان یردها صفرا فاذا دعا احدکم فلا یرد یده حتی یمسح علی وجهه و راسه؛ هیچ بنده‌ای دستش را به سوی خدا نگشاید مگر این که خدا را شرم آید که آن را تهی برگرداند، پس هنگامی که یکی از شما دعا می‌کند دست خود را بر نگرداند مگر اینکه بر سر و روی خود بکشد.» (43)

3 - گفتن آمین

امام صادق علیه السلام فرمود:

«الداعی و المؤمن فی الاجر شریکان؛ (44) دعاکننده و آمین گو در اجر و ثواب شریک هستند.»

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

1) (خذوا زینتکم عند کل مسجد.) اعراف/103.

2) اصول کافی، ج 4، کتاب الدعاء، ص 227، ح 7.

3) بحارالانوار، مجلسی، ج 93، ص 296.

4) بر گرفته از تفسیر نمونه، ج 4، ص 366.

5) اقتباس از تفسیر نمونه، ج 4، صص 370 و 371.

6) وسایل الشیعه، باب استحباب توسل در دعا به محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله.

7) کافی، کلینی، ج 2، ص 422.

8) وسائل الشیعه، کتاب الصلاة، باب 37، ح 8843.

9) بحارالانوار، ج 93، ص 374.

10) همان، ج 93، ص 375.

11) همان، ج 78، ص 173.

12) اعراف/ 53.

13) عدة الداعی، احمد بن محمد بن فهد حلی، ص 117.

14) همان، ص 118.

15) بحارالانوار، ج 43، ص 81، روایت 3.

16) همان، ج 93، ص 383، روایت 2.

17) مثنوی معنوی، جلال الدین محمد بلخی.

18) در دعای شریف ندبه می‌خوانیم: این السبب المتصل بین الارض و السماء.

19) امام صادق علیه السلام فرمود: اگر زمین بدون امام بماند از هم می‌پاشد. کافی، ج 1، ص 179.

20) ابراهیم/ 41.

21) حشر/ 10.

22) آل عمران/ 38.

23) ابراهیم/ 40.

24) ر. ک: صحیفه سجادیه.

25) ثواب الاعمال، صدوق، ص 357.

26) بحارالانوار، ج 93، ص 313.

27) اعراف/ 55.

28) عدة الداعی، ص 120.

29) همان.

30) اصول کافی، ج 2، ص 484، روایت 2.

31) بحارالانوار، ج 93، ص 316، روایت 21.

32) ر. ک: اصول کافی، کلینی، ج 4، ص 233.

33) بحارالانوار، ج 78، ص 225، روایت 95.

34) مرآت العقول، ج 12، ص 99.

35) بحارالانوار، ج 93، ص 314.

36) همان.

37) کان رسول الله صلی الله علیه و آله یرفع یدیه اذا ابتهل و دعاکما یستطعم المسکین» بحارالانوار، ج 93، ص 294، روایت 23.

38) مؤمنون/ 76.

39) الاربعون حدیثا، شهید اول، حدیث 30؛ بحارالانوار، ج 85، ص 204.

40) وسائل الشیعه، کتاب الصلوة، ابواب دعا، باب 35، حدیث 2.

41) زمر/ 8.

42) یونس/ 12.

43) عدة الداعی، ص 159.

44) اصول کافی، ج 4، ص 242حدیث 4.

 

 

 

 

  • محمد حمزه

استجابت و یا موانع استجابت دعا

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۴۵ ب.ظ

شرایط استجابت دعا

دعا عبادتی است که همچون سایر عبادات، پذیرفته شدن آن نزد خداوند، به شرایطی بستگی دارد و بدون تحقق آن شروط، انتظار اجابت بیهوده است. از جمله شرایط آن:

الف) شناخت خداوند: شناخت خداوند و ایمان به خدا، زیربنای تمام عقاید و افعال عبادی یک مسلمان است و هر چه درجة شناخت انسان نسبت به خداوند بیشتر شود، توجه و خلوص به عبادتش، از معنویت بیش‏تری برخوردار می‌شود. شناخت خداوند نیز در اجابت دعا مؤثر است. رسول خدا- فرمود: خدای عزّ وجلّ می‌فرماید: «آن کس که از من خواسته‌ای بطلبد، در حالی که بداند نفع و ضرر به  دست من است، دعایش را پاسخ می‌گویم.»[1]

ب) عمل به وظایف شرعی: پایبندی به احکام شرعی و عمل به وظیفه،‌ از ارکان اساسی رشد و تعالی معنوی است. در فقه شیعی، هیچ‌گاه یک مسلمان از انجام عبادتها معاف نخواهد بود و اگر برخی از عبادات در شرایط دشوار، مانند زمان بیماری از دوش مکلّف برداشته می‌شود، به شکل و صورتی دیگر جبران می‌گردد. نمونه‌های تاریخی انجام عبادت در مهم‌ترین عرصه‌های زندگی، از ائمة معصومین( به یادگار مانده است،‌ از قبیل اقامة نماز جماعت در ظهر روز عاشورا به امامت امام حسین(ع).

ج) کسب حلال: همچنان که غذا بر جسم و تن آدمی آثار خاصّ فیزیکی دارد، بر روح و روان آدمی نیز اثر معنوی بر جای می‌گذارد. می‌توان گفت که یکی از عوامل مهمّ سعادت و شقاوت آدمی، به تغذیه وی وابسته است. غذاهایی که از راه‌های حرام فراهم می‌گردند، یا مواردی که شارع مقدّس خوردن آنان را منع کرده، زیان‌بارترین آثار سوء را بر روح و روان انسان بر جا می‌گذارند، تا جایی که در روایات آمده است که آشامیدن مایعات مست‌کننده، موجب می‌شود تا عباداتهای آن شخص روزها و هفته‌ها پذیرفته نشود. در قبولی دعا نیز نوع تغذیه از حیث حلال یا حرام بودن، تأثیر مستقیم دارد.

د) خواسته‌های منطقی: نظام هستی مبتنی بر قوانینی است که بر اساس خواست و ارادة خداوند، تخلّف‌ناپذیر است. از آنجا که نیازها و تقاضای انسانها بسیار متفاوت است و برخی از خواسته‌ها تنها با نادیده گرفتن نظام عالم، اجابت‌پذیر است،‌ بدیهی است که خداوند برای خواسته‌های یک فرد، جهانی را به هم نمی‌ریزد.  بنابراین، یکی از شرایط مهمّ دعا کردن، معقول و منطقی بودن آن است.

امام علی(ع) می‌فرماید: «یَا صَاحِبَ الدُّعَاءِ لَا تَسْأَلْ مَا لَا یَکُونُ وَ لَا یَحِل؛[2] ای دعا‌کننده! چیزی که شدنی و یا حلال نیست، درخواست مکن!»

موانع استجابت دعا

1. گناه: امام باقر(ع) می‌فرماید: «بنده حاجتی از خدا می‌طلبد و برنامة کارش چنان است که در فاصله‌ای دور یا نزدیک، آن حاجت برآورده می‌شود؛ ولی مرتکب گناهی می‌شود، پس خدای تبارک و تعالی به فرشته می‌گوید: حاجتش را روا مکن و او را محروم کن؛ زیرا او به سخط و غضبم رو آورد و به همین سبب از طرف من مستحقّ محرومیّت شد.»[3]

2. ظلم و ستم به دیگران: امام صادق(ع) می‌فرماید: «آن‌گاه که مردی ستم کند؛ ولی از طرفی از دست دوست ظالم خود به درگاه خدا دعا کند، خدای بزرگ می‌گوید: اینجا شخص دیگری است که از ستم تو می‌نالد و به تو نفرین می‌کند و می‌پندارد تو به او ظلم کرده‌ای، حال اگر می‌خواهی هم دعای تو را و هم دعای او را مستجاب کنم، و اگر می‌خواهی اجابت شما را به تأخیر بیندازم تا دامن عفو و گذشت من شامل شما دو نفر گردد.»[4]

3. عدم مصلحت: امام باقر(ع) فرموده‌اند: «خداوند دنیا را هم به دوست می‌دهد، هم به دشمن؛ ولی آخرت را جز به کسانی که آنها را دوست می‌دارد، نمی‌دهد. به راستی اگر شخص مؤمن چیزی را که در دنیا موجب تازیانه است، از خدا بخواهد، به او نمی‌دهد، اما هر چه  از آخرت بخواهد، به او می‌دهد و خدا در دنیا به کافر هر چه بخواهد، پیش از آنکه درخواست کند، می‌بخشد، ولی از بهشت محلّ تازیانه‌ای را می‌خواهد و خدا به او هیچ نمی‌دهد.»[5]

4. خلاف سنن الهی: حضرت علی(ع) می‌فرماید: «نباید یکی از شما بگوید: خدایا! از فتنه و آزمایش به تو پناه می‌برم؛ زیرا کسی نیست که گرفتار فتنه نباشد؛ ولی کسی که پناه می‌برد، باید از فتنه‌های گمراه‌کننده به خدا پناه ببرد؛ چون خداوند سبحان می‌فرماید: بدانید داراییها و فرزندان شما فتنه هستند.»[6]

5. موارد دیگر: در روایات به موارد دیگری نیز اشاره شده است؛ از جمله حضرت صادق(ع) می‌فرماید: «دعای پنج دسته مستجاب نمی‌شود: اوّل، مردی که با همسرش سازگاری اخلاقی ندارد و ادامة زناشویی برای آنان غیرممکن است، و به جای اینکه از راه قانونیِ طلاق استفاده کنند، دعا می‌کنند که خدا آنها را از آن گرفتاری نجات دهد.

دوّم، صاحب بوده و بنده‌ای که برده‌اش سه مرتبه گریخته و صاحبش به زحمت هر مرتبه او را پیدا کرده است؛ ولی او را از خود دور نکرده و نفروخته است و برای بار چهارم آن برده فرار می‌کند و او دست به دعا برمی‌دارد و از خدا می‌خواهد که برده‌اش را پیدا کند.

سوم، شخصی که از کنار دیوار شکسته‌ای که نزدیک به خراب شدن است می‌گذرد و به جای آنکه با شتاب و سرعت از آنجا عبور کند، می‌ایستد و دعا می‌کند که آن دیوار بر سرش خراب نشود.

چهارم، مردی که به دیگری مبلغی قرض داده است؛ ولی بر این قرض دادن شاهد و گواهی نگرفته، و دعا می‌کند که بدهکار طلب او را بدهد.

پنجم، مردی که در خانه نشسته و به دنبال کسب و کار نمی‌رود و از خدا روزی و ثروت می‌خواهد.»[7]

از خداوند متعال می‌خواهیم که جزء گروهی باشیم که دعاهایمان مورد قبول درگاه احدیّت قرار می‌گیرد و همواره توفیق آرامش یافتن و نیرو گرفتن به وسیلة‌ دعا شامل حال ما گردد و قلب حضرت حجّت(عج) نیز از ما راضی گردد.

 

 

[1]. همان، ج‏9، ص‏305.

[2]. همان، ج‏9، ص‏324.

[3]. همان، ج‏70، ص‏329.

[4]. همان، ج‏69، ص‏52.

[5]. همان، ص‏53.

[6]. نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، کلمات قصار، ش 90.

[7]. دعا عامل پیشرفت یا رکود، محمد مصطفی کرمانی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، ص‏11.

  • محمد حمزه

تأثیر دعا

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۳۰ ب.ظ

تأثیر دعا

1. کلید رستگاری و سعادت: حضرت علی(ع)می‌فرماید: «الدُّعَاءُ مَفَاتِیحُ النَّجَاحِ وَ مَقَالِیدُ الْفَلَاح‏؛[1] دعا، کلید پیروزی و گنجینة رستگاری است.»

انسان پیوسته به دنبال سعادت و رستگاری است و برای رسیدن به آن به هر دری می‌زند و راه‌های متفاوت و گوناگونی را تجربه می‌نماید؛ ولی باز می‌بینی درمانده و مستأصل شده و به جستجوی گمشدة خود که همان سعادت و رستگاری است،‌ می‌پردازد. دعا، سعادت و رستگاری انسان را به دنبال دارد و انسان نباید از آن غافل شود؛ چرا که غفلت از آن باعث به هم ریختگی انسان شده، شقاوت انسان را به دنبال خواهد داشت.

2. کلید رحمت و چراغ تاریکی ها: زمانی که انسان گرفتار ظلمت و تاریکی می‌شود، نیازمند نوری است تا او را از گرداب ظلمتها، تاریکیها و گمراهیها برهاند و در مسیر درست بندگی قرار دهد.

دعا، این اثر و تأثیر را دارد، لذا امیر مؤمنان(ع) می فرماید: «الدُّعَاءُ مِفْتَاحُ الرَّحْمَةِ وَ مِصْبَاحُ الظُّلْمَة؛[2] دعا، کلید رحمت و چراغ تاریکیها است.»

3. آرامش‌بخش روح و روان و کاهش اضطراب و استرس: آرامش، برای انسان امروزی که در عصر آهن و ماشین زندگی می‌کند،‌ حکم کیمیا را دارد. کیمیایی که دست‌یافتنی است. انسان امروزی که غرق در تجمّلات و به دور از سادگی و آسایش روحی است، نیاز به آرامش بیشتر دارد و قدرش را بهتر می‌داند؛ چرا که در به در، به دنبال آن است.

آرامش چیست که انسان در به در به دنبال آن است؟ آرامش؛ یعنی رام کردن آشوب و رها شدن در آسمانی از آسایش. آرامش؛ یعنی داشتن روحی با طمأنینه و قلبی با سکینه. آرامش، گشودن پنجرة نگاه به بی‌کرانگی خداوند و تنفس در هوای صبحگاهی راز و نیاز است.

آرامش فرشته‌ای است در وجود ما که عطر آسایشش را در زندگیمان منتشر می‌کند. آرامش واژه‌ای معنوی است که نمی‌توان آن را در قالب کلمات و جمله‌ها بیان کرد. کسانی که به آسودگی و راحتی ضمیر و وجود رسیده‌اند،‌ آرامش را می‌توانند به خوبی تعریف کنند. وقتی آرامش باشد، پرنده‌ای می‌شویم آسوده از دغدغه‌ها و بنده‌ای می‌شویم مخلص خدا. آن وقت است که می‌توانیم گل باشیم و عطر آرامش را به دیگران هدیه کنیم. بدون آرامش، مسیر زندگی سیاه درّه‌ای است که نمی‌توان از آن فرار کرد و به دشت روشنایی رسید.

انسان ناآرام، ناخودآگاه زندگی را سیاه و تار می‌بیند. بی‌آرام، راه‌ها را چاه می‌بیند و چاه‌ها را راه. بدون آرامش، عقل در میدانِ بازی روزگار، ابوجهلی است که نمی‌داند در چه جهل مرکّبی قرار دارد. آرامش است که همه چیز را با گرمای عشق، زیبا و قشنگ می‌کند. آرامش، مسیر زندگی را پر از روشنایی می‌کند. آرامش است که دنیا را مثل ایستگاهی در مسیر رسیدن به یار معرفی کرده، کمک می‌کند تا انسان در انتظار رسیدن قطار وصل، بر سر راه عشق، وفادار بماند.

با این اوصافی که از آرامش شد، این پرسش به ذهن می‌آید که این آرامش گم‌شدة تمام انسانها، چگونه و چطور به دست می‌آید؟

برای یافتن آرامش، باید از خود رها شد و از نقطه همیشگی صفر به نقطه تازه و آرام بی‌نهایت رفت، و این همان دعاست و دعا کردن راه رسیدن به آن.

آرامش واقعی در پرتو دعا حاصل می‌شود و سایر آرام‌بخشها، آرامش مقطعی، سطحی و ناپایدار هستند. انسانها باید به دنبال آرامشی باشند که ماندگار باشد و این حاصل نمی‌گردد، مگر در سایة شناخت معارف عالیة الهی و عمل به آنها.

4. راه مبارزه با شیطان: احیای شخصیت معنوی و انسانی افراد جامعه یکی از راههای مهمّ پیشگیری و درمان آلودگیهای شهوانی است؛ زیرا هنگامی که انسان از ارزش وجود و شخصیت خود آگاه شود و دریابد که او عصارة جهان آفرینش و گل سرسبد مخلوقات و خلیفة خدا روی زمین است، به این سادگی خود را به گناه و شهوات نمی‌فروشد. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَیْهِ شَهْوَتُهُ؛[3] کسی که بر ارزش وجود خویش پی ببرد، شهوات در برابر او بی‌ارزش می‌شوند.»

یکی از مفیدترین راه‌های مبارزه با شیطان، مسلّح شدن به سلاح دعا است. حضرت علی(ع) فرمود: «زیاد دعا کن تا از هجوم شیطان در امان بمانی.»[4]

دعا، یکی از بهترین عبادتها و موجب استکمال نفس، قرب به خدا و دوری شیطان می‌شود. بندة خدا باید دعا کند؛ زیرا با تمام وجود به خدا نیاز دارد؛ بلکه عین فقر و نیاز است و اگر یک لحظه فیض خدا قطع شود، پوچ و نابود خواهد شد.

5. خودباوری و اعتماد به نفس: یک باغبان ماهر، درختان نونهال و نورس را با طناب به درختان قوی می‌بندد تا در مقابل برف و باد و باران آسیب نبیند. ما انسانها نیز همچون درختان نورس و نونهالی هستیم که در مقابل طوفانهای ضلالت و گمراهی باید به تکیه‌گاههای محکمی از جمله دعا تکیه زنیم تا به گمراهی دچار نشده و به وادی سعادت برسیم.

دعا، باعث خودباوری شده، به گونه‌ای که وقتی باور انسان به وسیلة دعا تقویت شود، راه مبارزه با مشکلات هموار شده و قدرت مقابلة انسان افزایش پیدا می‌کند و این ثمرة ارتباط برقرار کردن با وجودی است که بالاتر از تمام هستی می‌باشد.

6. درمان هر درد و دفع بلاها: امام صادق(ع) می‌فرماید: «عَلَیْکَ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ؛[5]بر شما باد به دعا کردن؛ زیرا که دعا شفای هر دردی است.»

و در ارتباط با دفع بلاها حضرت علی(ع) می‌فرماید: «ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ عَنْکُمْ بِالدُّعَاءِ قَبْلَ وُرُودِ الْبَلَاءِ؛[6] امواج بلا را به وسیلة دعا قبل از پیش آمدن حادثه و بلا از خود دور کنید!»

7. وسیلة تقرّب به خداوند: امام صادق(ع) می‌فرماید: «بر شما باد به دعا؛ زیرا به چیز دیگری مثل دعا مقرّب نمی‌شوید و دعای کوچک را به جهت کوچکی‌اش رها نکنید؛ چون همان خدایی که دعاهای کوچک را مستجاب می‌کند، دعاهای بزرگ را نیز مستجاب می‌فرماید.»[7]

8. برگردانندة‌ قضای حتمی: «زراره» می‌گوید: حضرت باقر(ع) به من فرمود: آیا تو را به چیزی راهنمایی کنم که رسول خدا- در آن مورد استثناء نشده؟ عرض کردم: بلی. فرمود: دعاست که قضای مبرم را که به سختی محکم شده است، برمی‌گرداند.»

 

[1]. بحار الانوار، علامه مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، بی‏تا،ج 90، ص‏299.

[2]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج‏90، ص‏300.

[3]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج‏78، ص‏71.

[4]. همان، ص‏9.

[5]. همان، ج‏90، ص‏295.

[6]. همان، ج‏90، ص‏289.

[7]. همان، ص‏303.

  • محمد حمزه

دعا از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان

دوشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۹ ب.ظ

دعا از نگاه اندیشمندان غیر مسلمان

 «الکسیس‌ کارل» می‌گوید: کاملاً مشروع است که برای کسب نیازمندیهای خود از خدا کمک بگیریم؛ ولی در عین حال، نامعقول است که از او بخواهیم تا به هوسهای ما جامة عمل بپوشاند و یا آنچه را به کوشش میسّر است، به دعا عطا کند. تنها در موردی نتایج نیایش می‌تواند مطمئناً به تحقق برسد که تمام راه‌های درمانی، غیر عملی و یا مردود باشد. دعا، مثل نفس کشیدن و آب خوردن از ضروریات زندگی است.[1]

دکتر «فرانک لاباخ» می‌گوید: در حقیقت دعا و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند؛ زیرا هر یک به تنهایی ضعیف‌اند. مقتدرترین مردان و زنان زمین، در عمل و دعا هر دو نیرومند هستند. بهترین جرّاح، آن کسی است که بهترین عملش وقتی صورت می‌گیرد که دعا و کار را با هم توأم کند. آیا متوجه نشده‌اید که وقتی با دعا کاری را آغاز می‌کنید و آن را در ردای دعا مستور می‌دارید، پیوسته موفقیت فوق انتظاری را به دست می‌آورید؟»[2]

«دیل کارنگی» متخصص روان‌کاوی و روان‌شناسی، دربارة عظمت نیایش و ارتباط با خدا می‌گوید: دعا و نیایش، انسان را به کار و کوشش وا می‌دارد و نخستین گام  به سوی عمل است.[3]

«آکهارت یوهان» فیلسوف معروف آلمانی، می‌گوید: اگر بپرسند: چرا دعا می‌کنید؟ در پاسخ می‌گویم: زیرا خداوند در باطن ما تجلّی می‌کند و روان ما در سایة پروردگار، تولّدی تازه می‌یابد.[4]

 

[1]. روزه درمان بیماریهای روح و جسم، حسین موسوی راد لاهیجی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1364 ش، ص220.

[2]. همان.

[3]. روزه درمان بیماریهای جسم و روح، حسین موسوی راد لاهیجی، ص‏220.

[4]. همان، ص‏221.

  • محمد حمزه

غافر/60 - دعا و نیایش

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۴ ق.ظ

 

وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونىِ أَسْتَجِبْ لَکمُ‏ْ  إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتىِ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ(غافر/60)

 

و پروردگارتان گفت: «مرا بخوانید تا براى شما اجابت کنم. همانا کسانى که از عبادت من سر باز زده و تکبّر مى‏ورزند به زودى با سرافکندگى به جهنّم وارد مى‏شوند».

نکته‏ ها:

سؤال: با این که خداوند وعده‏ ى استجابت داده است، «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» چرا برخى دعاهاى ما مستجاب نمى‏شود؟

پاسخ:

الف) بعضى اعمال نظیر گناه و ظلم و خوردن لقمه‏ى حرام و عفو نکردنِ کسانى که از ما عذرخواهى مى‏کنند، مانع استجابت دعا مى‏شود.

ب) گاهى مستجاب شدن دعاى ما نظام آفرینش را به هم مى‏ریزد، نظیر دانش آموزى که در امتحان جغرافیا در پاسخ این سؤال که آیا سطح دریاها بالاتر است یا کوه‏ها؟ چون به اشتباه نوشته بود «سطح دریاها بالاتر است!» از خداوند خواسته بود که این دو را جا به جا کند تا او نمره‏ى قبولى بگیرد!

به هر حال خداوند همان گونه که قادر است، حکیم نیز هست.

ج) گاهى آن دعا مستجاب نمى‏شود، ولى مشابه آن مستجاب مى‏شود.

د) گاهى اثر دعا در آینده‏ى خود انسان یا خانواده و نسل او یا در قیامت نتیجه مى‏دهد و فورى مستجاب نمى‏شود.

هر دعایى که مستجاب نشود در حقیقت دعا نیست، چون دعا به معناى طلب خیر است و بسیارى از خواسته‏هاى ما شرّ است نه خیر.

 

تفسیر نور، ج‏8، ص: 280

آداب دعا در قرآن‏

1. دعا همراه ایمان و عمل صالح باشد. «یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»[1]

2. با اخلاص باشد. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»[2]

3. با تضرّع و مخفیانه باشد. «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً»[3]

4. با بیم و امید باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً»[4]

5. در ساعاتى خاص باشد. «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ»[5]*

پیام‏ها:

1- گفتگو با خداوند، کلید رشد و تربیت انسان است. «قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی»

2- میان دعاى انسان و ربوبیّت خداوند، رابطه‏اى تنگاتنگ است. (اکثر دعاهاى قرآن همراه‏ «رَبَّنا»* آمده است). «رَبُّکُمُ ادْعُونِی»

3- خداوند، از ما خواسته که به درگاه او دعا کنیم. «قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی»

4- در دعا فقط خدا را بخوانیم، نه خدا و دیگران را در کنار هم. «ادْعُونِی»

5- خداوند نیازهاى ما را مى‏داند، ولى دستور دعا نشانه‏ى آن است که درخواست ما آثارى دارد. «ادْعُونِی»

6- بین دعا و استجابت هیچ فاصله‏اى نیست. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ» (حتّى حرف «فاء» یا «ثم» نیامده است. اگر مى‏فرمود: «فاستجب» یعنى بعد از مدّت کمى مستجاب مى‏کنم و اگر مى‏فرمود: «ثم استجب» یعنى بعد از مدّت طولانى.)

7- در دعا و اجابت واسطه‏اى در کار نیست. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ»

8- استجابت دعا وعده الهى است. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»

9- اگر دعایى مستجاب نشد لابد به سود ما نبوده است، چون فرمود: «أَسْتَجِبْ لَکُمْ» آنچه را به نفع شما باشد مستجاب مى‏کنم.

 

تفسیر نور، ج‏8، ص: 281

10- دعا نکردن، نشانه‏ى تکبّر است. «یَسْتَکْبِرُونَ»

 

11- دعا، درمان تکبّر است. «یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی»

12- دعا، خود عبادت است. «یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی»

13- دعا عبادتى مخصوص و الهى است. «عِبادَتِی»

14- مجازات خداوند عادلانه و متناسب با نوع رفتار و کردار آدمى است. استکبار امروز، سرافکندگى فردا را به دنبال دارد. «یَسْتَکْبِرُونَ‏- داخِرِینَ»

 

[1] . شورى، 26.

[2] . مؤمن، 14.

[3] . اعراف، 55.

[4] . اعراف، 56.

[5] . انعام، 52.

 

  • محمد حمزه

ذکر مصیبت امیرالمومنین علی علیه السلام با موضوع تمثل صحنه عاشورا بر امام علی(ع)

برویم خانه علی(علیه السلام). برویم آنجایی که همه چیزمان را از آنجا داریم. در روایات می نویسند علی(علیه السلام) امشب در بستر بود. اطراف بستر علی(علیه السلام) فرزندانش بودند. حضرت ابتدا رو کرد به پسر بزرگترشان امام حسن(علیه السلام) و با او شروع کرد صحبت کردن و وصیت هایی به فرزندش کرد؛ بعد خطاب کرد به همه فرزندانش؛ یعنی امام حسن، امام حسین، ابوالفضل(علیهم السلام)؛ همه نشسته اند؛ حتّی دخترها از جمله زینب (سلام الله علیها) هم نشسته اند. به آن ها فرمود: بعد از من فتنه ها از هر طرف به سمت شما می آید. اینجا شخص خاصی را جدا نکرد؛ همه بچه ها را گفت. یعنی یا حسن، یا حسین، یا ابالفضل، یا زینب این را بدانید که فتنه ها از هر طرف به سوی شما می آید و منافقین کینه دیرینه خود را از شما طلب می کنند و می خواهند انتقام بکشند؛ بر شما باد به صبر!

یک وقت دیدند علی(علیه السلام) صورتش را کرد سمت حسین(علیه السلام) و گفت: در خصوص شما، ای حسین، فتنه ها از هر سو و از هر جانب به سمت تو می آید؛ بر شما باد به صبر! تا اینجا باز هم کلّی فرمود؛ امّا در روایت دارد حضرت دو مرتبه رویش را کرد به حسین(علیه السلام) و گفت: یا اباعبدالله، این امّت تو را شهید می کنند؛ بر شما باد به تقوا و صبر! در اینجا می نویسند وقتی علی (علیه السلام) این جمله را گفت بی هوش شد. چه شد که علی (علیه السلام) بی هوش شد؟ من می گویم صحنه روز عاشورا نزد علی(علیه السلام) تمثّل پیدا کرده بود؛ امّا کدام صحنه از عاشورا؟ صحنه شهادت حسین(علیه السلام). آن صحنه چه موقعی بود؟«و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه»؛ آن موقعی که شمر روی سینه حسین(علیه السلام) نشسته بود... ولی آن موقع شهادت حاصل نشد؛ می دانید شهادت در چه موقعی حاصل شد؟ می نویسند آن خبیث یک جسارتی کرد؛ حسین(علیه السلام) را برگرداند... صورت حسین(علیه السلام) به زمین آمد....

در روایت دارد علی(علیه السلام) به هوش آمد؛ نگاهی به فرزندانش کرد و شروع کرد این جملات را گفتن: «اینک رسول خدا آمده است؛ عمویم حمزه آمده است؛ برادرم جعفر آمده است؛ به من می گویند علی بشتاب! ما منتظر تو هستیم». علی (علیه السلام) چهره اش را برگرداند به طرف تمام فرزندانش و گفت شما را به خدا می سپارم؛«السَّلَامُ عَلَیْکُم یَا مَلَائِکَۀَ اللهِ؛ لِمِثْلِ هذا فَلْیَعْمَلِ الْعامِلُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُون». در روایت دارد عرق به چهره علی(علیه السلام) نشست؛ دیدگانش را روی هم گذاشت؛ پاها را به سوی قبله کشید؛ این جملات را می گفت:«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه وَحْدَهُ... »

آیت الله آقا مجتبی تهرانی

  • محمد حمزه

اولین مطلب (شروع به کار)

جمعه, ۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۴ ب.ظ

 

به نام خداوند بخشنده و مهربان

وبلاگ سرمشق خیلی وقت بود که فعال شده بود ولی بدلیل اینکه هدف خاصی برای آن در نظر نگرفته بودیم به همین دلیل راکت مانده بود و آپدیت نمیشد و به نوعی از رده خارج شده بود ولی در چند وقتی که سایت از بین رفته بود و تصمیم به بازسازی سایت گرفتم دیدم خیلی از کارای من بی هدف و فقط برای سرگرم کردن خودم و دیگران بود و به نتیجه خوبی هم نرسیدم و بحث در اون مورد ابتر موند و الانم دست از پا دراز تر برگشته ام چون یگه سایتی در دست ندارم و کل محتوایی که توی این دو سال براش زحمت کشیده بودم طی مناسبت هایی از بین رفتند و الان فقط یه اسم خشک و خالی ازش مونده تا همین جا کافیه ....

الان من چی می خوام بکنم ؟

سوال خوبیه .... درسته من هر چی داشتم از بین رفت و الان درست توی نقطه صفر بودم ولی توی این چند وقته کارای دیگه ای کردم کردم و دارم شروع به فعالیت توی زمینه برنامه نویسی میکنم و ان شا ء الله در چند وقت آینده با این برنامه های بنده آشنا خواهید شد .

این وبلاگ هم فعلا فعال خواهد بود تا ببینم باید سایت رو بیارم اینجا یا وبلاگ رو ببرم توی سایت در کل هر کاری بکنم به فکر مخاطبینم خواهم بود تا اونا رو راضی نگه دارم پس با ما همراه باشید با زدن دکمه دنبال کردن وبلاک رو دنبال کنید و از آپدیت های وبلاگ با خبر بشید.

---------------------

تغییرات جدید 97/03/04

این وبلاگ برای انتشار فیش های تبلیغی می باشد.

نوع دسته بندی : موضوع / قالب محتوا / مخاطبین / مناسبت

  • محمد حمزه